Sonntag, 19. September 2021
today
Austria shows us through state cameras to 500,000, poverty Iranians: the people have 950 euros and ghormesabzi., it is prosperity. and distribute millions of euros to Austrian officials from 1,400 to 4,000 euro salary, because they are poor with 2000 euro salary
dirty fucking alien uno
the party father of sebastian Kurz. In 1979 he came to iran, austrians and un employees, a little later he laid flowers at the khomeini grave, after the massacre 38,000 political activists. vmat2 mostly and children
one movie hollywood? about great persian empire? one movie, only one. great persia. assholes 100 years without one movie
saoshyant fucked the ahrimanic world and capital: the aliens came back as spirits and pulled themselves up with evolution. The spaceships great perses and perseus andromeda will soon be arriving for purge
bettlerschale und das auge aus andere dimension
UN employees are not pointless: Aryan dictatorship Iran Austria has allowed us to earn money with vmat2 and crime against humanity
2.
میخ طویله گوزن واسه در سوراخ کون کونده بودار دروغگو است، کوسکش سر نژاد به ما گیر داده میگه نه، سر دودل بود، میگه: خواهر های تنگه ما کوچیکارو نمیپرستن. تو روح هرچی ایران وین
آب حوض رو عشق، دم حوض خیلی باحاله
میون یه دشت لخت
زير خورشید کوير
مونده یک مرداب پیر
توی دست خاک اسیر
منم اون مرداب پیر
از همه دنیا جدا
داغ خورشید به تنم
زنجیر زمین به پام
من همونم که یه روز
می خواستم دريا بشم
می خواستم بزرگترين
دريای دنيا بشم
آرزو داشتم برم
تا به دريا برسم
شبو آتیش بزنم
تا به فردا برسم
اولش چشمه بودم
زير آسمون پیر
اما از بخت سیاه
راهم افتاد به کوير
چشم من
چشم من به اونجا بود
پشت اون کوه بلند
اما دست سرنوشت
سر رام یه چاله کند
توی چاله افتادم
خاک منو زندونی کرد
آسمونم نباريد
اونم سر گرونی کرد
حالا یه مرداب شدم
یه اسیر نیمه جون
یه طرف میرم به خاک
یه طرف به آسمون
خورشید از اون بالاها
زمینم از این پایین
هی بخارم می کنن
زندگیم شده همین
با چشام مردنمو
دارم اینجا میبینم
سر نوشتم همینه
من اسیر زمینم
هیچی باقی نیست ازم
قطره های آخره
خاك تشنه همینم
داره همراش میبره
خشک میشم تموم میشم
فردا که خورشید میاد
شن جامو پر میکنه
زير خورشید کوير
مونده یک مرداب پیر
توی دست خاک اسیر
منم اون مرداب پیر
از همه دنیا جدا
داغ خورشید به تنم
زنجیر زمین به پام
من همونم که یه روز
می خواستم دريا بشم
می خواستم بزرگترين
دريای دنيا بشم
آرزو داشتم برم
تا به دريا برسم
شبو آتیش بزنم
تا به فردا برسم
اولش چشمه بودم
زير آسمون پیر
اما از بخت سیاه
راهم افتاد به کوير
چشم من
چشم من به اونجا بود
پشت اون کوه بلند
اما دست سرنوشت
سر رام یه چاله کند
توی چاله افتادم
خاک منو زندونی کرد
آسمونم نباريد
اونم سر گرونی کرد
حالا یه مرداب شدم
یه اسیر نیمه جون
یه طرف میرم به خاک
یه طرف به آسمون
خورشید از اون بالاها
زمینم از این پایین
هی بخارم می کنن
زندگیم شده همین
با چشام مردنمو
دارم اینجا میبینم
سر نوشتم همینه
من اسیر زمینم
هیچی باقی نیست ازم
قطره های آخره
خاك تشنه همینم
داره همراش میبره
خشک میشم تموم میشم
فردا که خورشید میاد
شن جامو پر میکنه
Abonnieren
Posts (Atom)
-
-
Tuesday, April 23, 2024 Vienna's mayor Michael Häupl apologized for allowing one of the responsible doctors, Heinrich Gross, to temporar...