تهران بودم ۹ سالم، دیدم ناصر کج و کوله اومد خونه، دیدم یا امام زمان، باز تهران ریده به هیکل این، این حالا میخواد برینه به ما، آقا رفت دستش رو گذاشت رو تلویزیون، گفت داغه، مگه نگفتم اجازه تلویزیون نداری، گفتم در هوای ۴۰ درجه در کونه مهری خانوم هم دست بذاری داغه، چی میگی. شروع کرد مارو زدن، ما هم هرچی مارو میزد میگفتیم جیش، جیش، جیش، جیش، تا بلاخره شاشش گرفت رفت توالت، ما هم زدیم به چاک با دوچرخه رفتیم تیردوقلو خونه باقر. گفتم کون لقت چوس مغز. حالا امروز ۴ تا سازمان امنیت ایران و اتریش چوس مغز رو با سیستم آب بندی و ۱۰ سال آموزش کردن رهبر، اینکارو بکن اون کارو بکن این رو تهران بترکون، ما کار داریم، این پروژه تکمیل بشه، با پروژه های دیگه ۱ میلیون در میاری! خانه ی باقر کجاست؟