Sonntag, 21. Februar 2021

آقا یک بار نصرت مارو برد دروازه دولاب، گشتیم و گشتیم یه قپان دیدیم، گفتم منم ببعی منم ببعی، یارو گذاشت مارو رو ترازو، نصرت گفت ترازو نشکه، یه دیگ تهه دیگ خورده، خلاصه، حالا امروز گوزن رو قپان جا نمیشه هیچی اینها واسه ما جلوش یونجه ریختن، آقا این علی دایی اگر دست از سر قتل قاسملو ور نداره خودم خودم رو میکشم، نامه اش رو ما نوشتیم، ایشون تازه داره کارت پستال با عکسش چاپ میکنه ‏

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen