Sonntag, 28. Februar 2021

جاش

آقا بچه بودم دیدم یک سرباز میهن شیمیایی شده داره نفس نفس میزنه، گریم گرفت، گفتم مهریه زن این رو حالا کی میده؟، فرداش رفتم مدرسه، گفتم آقا اجازه، آقا اجازه، گفت چیه دیوونه؟ گفتم مهریه شهدای راه اسلام رو بنیاد شهید میده؟ بعد رفت بیرون اومد تو با سه نفر دیگه، یکیشون آذری بود، گفت، بینم بابی منافق نیست؟ گفتم منافیق یاینه تزچه؟ گفتم ای بیناموس پاش بیا بیرون، ادا من رو در نیاری. آقا رفتیم بیرون یکی زد تو سر ما، گفت جبهه میری یا نه؟ گفتم نه، پرسید تزچرا؟ گفتم من برم جبهه جواب مادرم رو تو میدی، آقای یانی تچی؟ گفت برو گمشو دیوونه برو گمشو. خلاصه، اگر ما با سم شما مرده بودیم، تاریخ رو کی صاف کاری میکرد، ترکمون؟بیناموس، جاکش، هرکسی یک سرنوشت داره، ای دست به سم نامرد بیشرف ایرانی، مادر قحبه وین، بی تفاوت، قاتل، کوسکش، ژن تخم سگ، بی عرضه، بی خاصیت.

 

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen