Sonntag, 21. März 2021

باغ

آقا ما نفهمیدیم کی روانپریش هست کی نیست، میریم میشینیم تو باغ سوت میکشیم، میرقصیم، چایی میخوریم، از دیوار باغ خودشون رو میکشن بالا: مگه ما میذاریم. شما تنها بمونید به ما بر میخوره، ما همیشه مهمون سرزده ایم. بعد میزنی سرش رو میبری میگه: اوا، خشن قاتل، مگه من چیکار کردم روانپریش، من دوست داشتم، میخواستم تنها نمونی. هیولا مگه چیکار کردیم هیولا 
 

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen