Sonntag, 7. März 2021
آقا ۲۰ سالم بود جزیره قناری بودم، با تشک رفته بودم رو آب خوابم برد، از خواب پریدم، دیدم؛ اه، ۵ کیلومتر میشه از ساحل دور شدم، هیچکس هم دیده نمیشد اطراف ما، یاد نیما یوشیچ افتادم، گفتم خاک بر سر ما که برای هر جنایت یک شعر داریم کسی هم به داد ما نمیرسه. حالا نوبت سنگ شده، برای هر کثافت کاری آثار گذاشتن، راه چاره اش رو فهمیدیم این بوده: ما گذاشتیم رفتیم، میمون های خارکوسده
Abonnieren
Kommentare zum Post (Atom)
-
-
Tuesday, April 23, 2024 Vienna's mayor Michael Häupl apologized for allowing one of the responsible doctors, Heinrich Gross, to temporar...
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen