خلاصه، طاهره از کودکی به ما گفت نام تو برا من است باری، باربد تو چقدر برای ما خوش باری، اما نگفت: زمانی بود کسی به نام بوری، او هم بود اسیر یک حوری، حوری داشت یک گله گری گوری، به دنبالش بودند، که خونش را کنند درون یک قوری، با نوازش صدایش میکردند: بیا بیرون ای بوری، ۳ آرزو داریم نمیتوانیم کنیم از شما دوری. کوزه آب هم پیت اسمش بود ولی درش دست گله دزدان گریگوری، درپیتی ها شده بودند مرید گری گوری.... ادامه دارد
Abonnieren
Kommentare zum Post (Atom)
-
-
Tuesday, April 23, 2024 Vienna's mayor Michael Häupl apologized for allowing one of the responsible doctors, Heinrich Gross, to temporar...
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen