Dienstag, 27. April 2021

سید ‏خندان

آقا یکی از این ا‌‌خوی های ما یک روز از دود اومد بیرون، گفت چه خبر، گفتم هیچی مثل همیشه، گفت یکروز حضرت کوروش از ما سوال کرد، گفت: چیکار کنیم؟ اینها هی برده میگیرن بکار، ما هم هی آزاد میکنیم، هی میگن گوسفند برده است هی ما آزاد میکنیم. چکار کنیم این گوسفند ها یک لشکر بشند، گفتم گوسفند رو باید بخندونیش شجاع بشه، کوروش گفت یعنی چی؟ گفتم پپول، پپول پپول، گفت باشه پس برو، بگو گفتار نیک رو خط خطی کنید. ما هم رفتیم خره سر کارگر رو گرفتیم، گفتم از این به بعد این شعار رو یاد بده: کون کوروش رو من میبوسم به آریایی میگوزم، به آریایی میگوزم.،خلاصه اینجور شد که ما شدیم امپراطوری هخامنشی، با این گوسفندان سید خندان

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen