صحبت از راه رسید خانه، دید دست اندازی همچو میمان خانه را کرد ویرانه، گفتش ای بهار امید باستانی، ای زن، ای امید بخش مراکانی، تو خانه تکانی؟ از مراکانی؟ یا خراباتی و مرد تکانی؟. گفت زیر فرشت بود مجله با یک فراخوانی، ای تو فراهانی، مقصد راهت بود فداکاری، خردت بود برای جاودانی، از من بشنو: امید داشته باش طولانی در این ولایت باستانی. فراموش کن، آن سند نبود مجله ای بود با یک نامه باستانی، تو چه فراموشکاری که مرا بر عهده ام گذاشتی خانه تکانی.
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen