کلانتری

آقا ایران فهمی و جهان فهمی یک زمانی در ایران تا به امروز مثل پاسگاه کلانتری بود، مچ گرفتن و تعقیب کردن و بازرسی و جنایت شناسی. اسم سرهنگ هم اون زمان بود: حاج ابراهیم کلانتر اعتمادالدوله، آره، سرهنگ بود، محمود محمود هم که زیردستش بود گفت کشتنش، انگلیسی ها کشتنش، عمو حیدری گفت: بابا اتریشی کشتش، چی میگی!؟ محمود گفت خفه شو. ببند دهنتو، اتریش گوه خورد، انگلیس بود. حالا امروز  دیگه نه اعتمادالدوله هست نه حیدری. محمودی نشسته داره رد گم میکنه، میگه استکبار جهانی، امریکا انگلیس، اسرائیل. ما هم میگیم باشه، به تیمسار پیغام دادیم تو چیکاره ای، جریان سر کیر و کوس ایرانیه برادر. اینم من نمیگم هااااااااا، ویلهلم رایش میگه