آقا ۱۸ سالم بود داشتم فرامرز اصلانی گوش میکردم به نام آهوی وحشی، کنارش هم داشتم شعر مینوشتم، یه علی اسلامی کنار ما نشسته بود هی میگفت این دیوان تو کی تموم میشه، عاشق دختر رشتیه هستی، گفتم آره یکی حافظ عاشق بود یکی من. رشتیه اگر آهو بود الان کنار تو بیشعور نمی نشستم
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen