Freitag, 1. Oktober 2021

تزجعفر

آقا یک شب عیسی مسیح شوخ بود رفت به خواب یک آخونده، آخونده هم بنده خدا ترک بود، هی میگفت یا امام تزجعفر صادق یا تزجعفر یا امام تزجعفر صادق، بعدش اومد به خواب ما گفت حالا تو، منم خندم گرفت گفتم یا امام علی یا عمام علی یا عمام علی، چپ چپ به ما نگاه کرد گفت: برو بهش بگو جعفر مرد، منم مردم زنده ی تو بدرد کی میخوره، گفتم به خودش بگو به من نگو، باز چپ نگاه کرد یه لبخند زد، پس وایسا تا برگردم بیشعور، اول تو بعد او کودن

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen