Donnerstag, 11. November 2021

دانشگاه

آقا یک روز این مهدی کریمی پسر عمه ما رفت به دیدن رضا و علی نصری، بعد از 5 دقیقه جریان رو گرفت و رفت و بعد از 5 دقیقه  زنگ زد به رفیقش و گفت: بابا اینها تکمیله تکمیلن، یعلی هستن اینها، درسی دانشگاه خوندن و نمیدونی چیکارن اینها تو اروپا. آقا از خواب پریدم یکم مچ و موچ کردم خمیازه کشیدم، بعد گفتم مثل اینکه خودم فقط تو این فامیل بدبخت بیچاره نیستم، والا، این بدبخت بیچاره واسه اون بدبخت پپسی باز میکنه. باز بد دهن شدم، گفتم آخه خوارکوسده های مادرجنده دانشگاه اگر درس یاد میداد وضع مملکت الان این نبود که کوسکش ها، ریدم تو اتریش و ایران: با ژن خدا پرستی میشه خونه خرید ها با ژن خدا پرستی میشه، مهندس رحیم ومهندس آزاده سرمایه دار شد. ماهم کار بلدیم ولی بازار کساده، این بازارش خوبه، اسم دخترت آزاده نیست!؟ 

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen