Montag, 24. Januar 2022

چرتکه

آقا ما زمانی میرفتیم سیگار برگ میخریدیم 38 یورو، یک روز رفتم 10 تا خریدم 380 یورو، گفتم: ما لب به تریاک و سیگاری نمیزنیم و نزدیم، این ضرر باز بهتره تا به پای و ریشه خود شاشیدن. خلاصه اومدم بیرون یکی رو روشن کردم، یک دفعه جرقه زد بالا چشم دستم سوخت افتاد زمین، یکم نگاه کردم، بعد گفتم: یعنی من الان دولا شم تورو از رو زمین بردارم. ریدی با این جرقه. 
امروز رفتم کمی راه برم، رفتم بادوم هندی خریدم 2 یورو، وسط راه چنتاش ریخت، دیدم چشام داره چرتکه میندازه، 10 سنت، 5 سنت، 14سنت. یک دفعه به خودم اومدم، گفتم ریدم به ریشت و نیشخندت اهریمن، با این بدبخت بیچاره هات و لاشی هات که مارو به این روز انداختی، اخلاقیاتمون عوض شده. مادر قحبه

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen