Dienstag, 6. September 2022

زنیکه لاشی با باباش 24 سال هی داد میزدند: سیگار میکشه، سیگارمیکشه، سیگار میکشه. خارکوسده ها به فکر شلامتی بنده نبودند از دود سیگار میترسیدند: این جونورها نرن تو سینه ی ما، این عجایب روزگار نرند تو حلق ما، خوار شما آهورا مزدایی هارو ما گائیدیم دود ندین طرف ما

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen