Montag, 9. Januar 2023

آقا اومدم بنویسم شاعر میگه فلان و بهمان، یک دفعه یک صدای مهیب داد زد: شاعر گوه خورد مرتیکه. حالا دارم دنبالش میگردم کدوم سوراخی تو اتاق غیبش زد


گر شرم همی از آن و این باید داشت

پس عیب کسان زیر زمین باید داشت

ور آینه وار نیک و بد بنمائی

چون آینه روی آهنین باید داشت

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen

شکوفه و پسر جان

آقا ما باید بریم، ولی بدون تعریف این ماجرا نمیشه رفت: خلاصه داشتم میگفتم ما بیست و پنج سال با این دختره بودیم ولی در این چندین سال هیچ برخور...