آقا الان داشتم قر کمر میدادم یاد حاجی افتادم، حاجی ما واسه سرهنگ قذافی گریه کردیم، پوسیدیم از غم ناله کردیم. این سلطان سوینگ ما هم کنارش با قبیله اش دلاورانه جنگید.. ولی نشد که بشه. آقا یه آبادانی نیست بیاد واسه ایران سرهنگ قذافی بشه؟ این چه وضعیتشه آخه... همه افتادن دنبال رضا.. بدبختی گیر کردیم
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen