Sonntag, 16. Juli 2023

یادت به خیر رفیق

آقا ۱۷ سال مون بود رفتیم دیسکو ایرانی بینیم چه خبره، دیدم ای بابا همه درسخون و اتو شده با کت شلوار و شیک وایسادن این گوشه اون گوشه. یکیش خدابیامرز علی. بنده خدا بهش علی هندی هم نمیگفتن باز قیافش داد میزد نوه گاندیه. خلاصه، اولین رفیق ما در دیسکو ایرانی شد علی هندی. زمانی نگذشت و علی شد رفیق شفیق ما و ولمان نمیکرد: باربد بیا با هم جنبش ایران ناسیونال رو راه بندازیم، بیا با هم به دنیا بگیم ما آریای ها کی هستیم، بیا جنبش ۲۰۰۰ نفره ایران ناسیونال از همین وین راه بندازیم، تو بلدی. لول
منم دیدم ول کن نیست گفتم ببین علی جون من درسخون نیستم، سواد تو رو هم ندارم، پشتکار تو هم ندارم، شورتهای بنده را هم با چرخ خیاطی ننم میدوزه خودم بلد نیستم، ول میکنی یا نه؟ دیدم ایول بچه جوون نوک تیزیه، یه بار داد زد: کوسکش هندی باباته، من ننم شورت واسم میخره، کوسخل، گاندی خودتی، پفیوز....با اون دوست دختر ریقو که داری لول

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen