Sonntag, 3. Dezember 2023
آقا نه سال داشتیم که با مادرمون رفتیم سفر استامبول، خیلی هم طول کشید تا دوباره برگشتیم به تهران، خلاصه یه 5 تا دختر تمام مدت نشسته بودن در اتوبوس کنار ما و بلند بلند بحث میکردن: بابا آلن دلون وقتی کلونل رو دیدش کلونل نشناختش ولی میدونی چی گفت؟ گفت:، من از عشق به میهن و مردم صورتم را پوشاندم. اون یکی داد میزد دروغ نگو مگه تو ترکی بلدی؟ چرا زر میزنی، سر عشق به دختره حرف میزدن...! چت روم ها هم سر ما الان اینطوریه: ما فعال سیاسی بودیم الان هم داریم ترکی حرف میزنیم، همه هم میگن آزاده این بود آزاده اون بود ... پسره جنده باز بود، نقش سیاسی بازی میکرد لول
Abonnieren
Kommentare zum Post (Atom)
-
-
Tuesday, April 23, 2024 Vienna's mayor Michael Häupl apologized for allowing one of the responsible doctors, Heinrich Gross, to temporar...
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen