عجب سروی، عجب ماهی، عجب یاقوت و مرجانیعجب جسمی، عجب عقلی، عجب عشقی، عجب جانی
عجب لطف بهاری تو، عجب میر شکاری تودرآن غمزه چه داری تو؟ به زیر لب چه میخوانی؟
عجب حلوای قندی تو، امیر بیگزندی توعجب ماه بلندی تو، که گردون را بگردانیتویی کامل منم ناقص، تویی خالص منم مخلصتویی سور و منم راقص، من اسفل تو معلاییعجب حلوای قندی تو، امیر بیگزندی توعجب ماه بلندی تو، که گردون را بگردانی
به هر چیزی که آسیبی کنی، آن چیز جان گیرد
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen