Donnerstag, 21. März 2024
آقا امروز مادرم خبر داد: خواننده مرد! دلم سوخت حرفی هم نزدم. فقط وقتی که رفت گفتم تو اگر میدونستی این کوسکشی که مرد تا آخرین لحظه چی فکر میکرد میگفتی ریدم تو دهن داریوش اقبالی، والا، مرتیکه مار خورده مهاجر اژده ها شده حتی وقتی سرش رو گذاشت مرد با نفس آخرش گفت: باربد فراهانی کیر تو فلانت، کوسکشی که قبل از من نمردی. مادر قحبه سه سال نشسته بود هی میگفت: تو از من زودتر میمیری، تو از من زودتر میمیری! لول شاشیدم به اون لوس آنجلس شاشخالی. کوسکش ها
Abonnieren
Kommentare zum Post (Atom)
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen