Montag, 17. Juni 2024

آقا ما ۱۸ سالمون بود یک چیزی فهمیدیم، مادر قحبه تر و بیشرف تر از عن ناصر فراهانی هیچ کجا دنیا واسه ما پیدا نمیشه! یک دوره دیده خارکوسده که فقط ترس و واهمه از یک چیزی داشت: ما بفهمیم کیه و چیه جریانش! لول... خلاصه رفتم بلافاصله همون زمان آزاده رو گرفتم. از همون زمان هم دختر علی اسلامی گیلانی و بابک و همایون و شاهین و علی و نقی و تقی علیرضا ها و ممدرضا هارو گرفت زیر دستش، که: لول.. آی این نمیتونه من رو فلان کنه تو بیا، فلانش کمه تو بیا، فردا هم اون یکی، امروز صبح هم این یکی، فرود هم امشب، باری شب یک ساعت میاد خونه ما من بعدش میام جنگل پایین خونه، هستی؟ ! گفتیم پس هیچی دیگه آبشار نیاگارا وسط پاشه همه عن هارو وسط پاش غرق میکنه ما هم جان سالم بدر میبریم، والا هرکی سر تیپ و قیافه و وضع با ما بد بود و مشکل داشت با این دختره میشد نجات غریق تاپ مدل، دختر کش، کازانووا. مادر جنده و جنده و عن ها سه عنصر کافی هستن در زندگی برای یک متن: اگر گفتی کدوم متن؟

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen