Freitag, 10. Januar 2025

ببین، من الان دو دقیقه تو سنگ فروشیم، ده هزار سنگ ریخته اینجا، 9 ستل سنگ که طبیعتا سنگهایش از یک منطق خاص میباشند،حیله بازی روحی و روانی رنگهاست، میگوید درمان تو را من دارم ای مهربان، من تو را دوست میدارم طبیبت را ببخش و او را دریاب که هرگز تنها نخواهی ماند.. خلاصه نسخه شش عدد سنگ بود میان انوبهی از هزارسنگ. ،آرامش روح و تائيدیه با رمز کد پستی هستی من و او، پدرم ستون های عشقم ستون فقراتم، همه جا برایم زیبایی گذاشته.، ل4 و ل5 دردهای شدید دارد، ولی ل2 سرم را بالا میگیرد، درد همراه و پدر آرمان و انگیزه دهنده. وگرنه درد کمر هیچ معنی دگر ندارد،. . . ،

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen

بیا حموم هنوز سر فاکتور ها نرفتم، اعصبانی باز شدم. یینگ رو محکم به تخم کینگ زدم گفت دورت بگردم با یانگ من تابحال چنین کاری نکردم. دختره ۸ سال کسی نمیدونه چشه، اتریشیه ایرانی نیست، تخم آریایی اتریشیه: به شما همیشه اینطور خطاب میکنه: مگه من چکار کردم، مگه من چی رو خراب کردم، مگه چیزی برای خراب شدن بوده، چرا شما میخواین مارو بیهوده زندگیمون رو خراب کنید!؟ درسته؟ کارش به جایی کشوندم، که تصمیم گرفته با دو دختر دگر، که همراه ایشون هستن دوباره زندگی مشترک با بنده شروع کنن. خلاصه خیلی زندگی بدی میشه، البته شاید مشکل توانای های ما حل بشه، ولی جریان اینه 2 اونی هست که عاشق بی باکم میشه، 3 اونیه که میره و از من توانایی کم میشه، 3 که خود اون باشه میمونه ولی جیب هایم با کشمش و نخود پر میشه. خوب اگر تضمینی شماره 2 با این دو بماند،، و قراردادی هفت ای سه شب کشمکش سر چهار بماند کشمش نخود میخوریم هر کی خواهد از خواب های شتر بداند. چقدر هزینش میشه؟ پولی نیست