Sonntag, 12. März 2023
that would never work and happen in iran, only vienna makes it possible with international aryan fascism networks:if you don't feel like you're human despite your studies, work and wages, then we'll make it possible for you to feel superior, with state power. we humiliate and crush vmat2 for you. they open a shop at the age of 26 to humiliate you
آقا ما بریم آماده شویم برای خواب، حاجی دیشب رفتیم مهمونی یک جاهایی، از منظومه شمسی رد شدم رفتم از یک دریچه تو، یهو دیدم اینجا چرا مثل حیاط خاله شمسی خودمونه.. خلاصه روح حاجی شیخ شاد، گفت بوری جان خوش آمدی، بشین کارت دارم تا بهت بگم گیتی و وجی و افسر افسانه جریانشون چیه. ولی روی این عکس خودتون یک شعر از وطواط بگذارید..
In addition: I was politically active from 2002 as an admin with thousands of rooms with daily discussions and promoted armed struggle, without sword against ajnabis and kafir no imam potential and freedom. freedom insofar as emam ali time: there were no political prisoners, no persecution of minorities. today the european ayatlah race kafir and dictatorship alongside austro fascism says: there is no evidence from either state and you must be arrested and imprisoned
آزمایشگاه سیار
آقا اومدم بگم به ژن و دی. ان. ای ما چیکار دارید، یاد یک داستان کوتاه افتادم:
حدود ۱۹ سالم بود هر جمعه میرفتم دیسگو رگی، میدونی چرا؟ ایرانی اونجا پیداش نمیشد، منظور همین هندی مندی ها و کولی های فراوون شهر وین است. خلاصه داشتم قر و ور میدادم دیدم یک خانومی تقریبن 40 تا 45 ساله رفته تو نخ ما، خداییش خوشگل هم بود ما هم با یه چشم و ابرو بالا انداختن علامت دادیم برو دم در بیشرف. خلاصه مدتی گذشت و ما صبح از خواب بلند شدیم دیدم یکی داره انگشت کوچیم رو میک میزنه، تعجب کردم، یه نگاه بهش کردم دیدم: اه، رفت سراغ انگشت وسطی، همینطوری تا ته هی میکنه تو دهنش و مثل قاتل های سه روز گرسنه به ما نگاه میکنه. سوال کردم: نکنه صورتم و زیر چشام و گوشه چشام هم میخوای بشوری با زبونت؟ خندید و گفت:، من یکبار با یک مرد آفریقایی آشنا شدم و هر زمان او به من دست میزد مو های بدنم سیخ میشد و احساس عجیب غریبی داشتم، خیلی احساس جدید و ناشناس، گرم و ولی بازهم آشنا، بعد از او و بعد از این چندین سال تو دومین کسی هستی که این احساس دوباره به من دست داد... گفتم چه شاعرانه، راستش من الان موهای بدنم سیخ شد، هیچ وقت دیگه این احساس رو به من نده نازنین من باید بروم، تو قاتلی مادر جنده..... مگه نه آزاده؟ شما لابور مابور و تست خون لازم ندارید، تمام اندام و زبون و دماغ بدنه بیولوژیکی شما ها آزمایشگاه سیاره...
after 40 years of mass murder and dictatorship, vienna and the austrians see themselves free to kill iranian ethnic groups with the police and secret services and judges, doctors and academic associations. this is the result of 40 years of ayatullah regime: 1918 repeat in iran and 1932 abroad. this time public and outrageous in europe and america and iran
سیگار صنعتی
آقا فرق بین آفرینش و کوس مادر جنده میدونی چیه!؟ راهحل. والا، دندونی که درد میکنه ما با چایی زعفرون حل میکنیم، کوس مادر جنده میره میکشه دندون رو بیرون. امروز دیگه بالا اوردم از دست شیطنت، یعنی خواری از این آدمها گائیدم که تا آخره زمونه گوه زیادی بخورند.... ما بیست دقیقه قبل از اینکه از خونه بریم بیرون میشینیم 20 تا سیگار دست ساز میپیچونیم، به عشق اینکه به تمام روز برسه و بیرون تف و اخ زبون کشیدن راه نندازیم، بعد میبینیم میان سوال میکنند با صورت بدبخت بیچاره ها: آقا سیگار داری، آقا سیگار داری، آقا سیگار داری؟ ما هم بلاخره امروز و دیروز رفتیم دو پاکت سیکار صنعتی خریدیم گذاشتیم کیفمون گفتیم بفرما مادر جنده تخم حروم، بی پدر مادر از این بکش از اون بهت نمیدم بیشرف، بی ناموس، از سیگار اربابت بکش از دست ساز من نکش، مادر قحبه.
Samstag, 11. März 2023
Freitag, 10. März 2023
i have to go to sleep, but before that a short story: i washed these coins with water, from sin blood and greed, yesterday i went to a coin dealer and asked: do you buy coins? he said yes, i said i washed them beforehand, especially this one, any problem? he said: then the coins are worthless, why wash old coins? It is forbidden to clean coins, no collectors will buy it anymore. so probably a thousand euros away with water in the sewage canal. good night
Abonnieren
Posts (Atom)
-
-
Tuesday, April 23, 2024 Vienna's mayor Michael Häupl apologized for allowing one of the responsible doctors, Heinrich Gross, to temporar...