Sonntag, 31. Dezember 2023
آقا این سپاهی ها و حزب اللهی ها یه چند سالی یکی رو هی مینداختن دنبال من، علیرضا نامی بود، این یه سه هفته ای سر یه جریانی سه پیچ دست از سر ما بر نمیداشت، گیر داده بود و هی سوال میکرد: باربد خط دارویی میتونی جایی پیدا کنی؟ خط دارویی سراغ داری، خیلی بهت پول میدن ها بچه های ایران!، آقا ما هم هی خندمون میگرفت چون میدونستم این بویی که میاد از در کون کدوم کونده ای میاد و هی میگفتیم نه، نه، نه بابا مگه من داروسازم.....! آخه دارو تنهایی تولید کردن جرمش خیلی سنگینه دا... کوسکش ها مگه من خلافکار ببو مثل فیلم های پلیسی دوزاریتونم.... بیگی منو، ده بیگی منو سروان، اینجام تو خونم بیا بیگی منو. کیرم تو فیلماتون
In the year 2000, if 500 Viennese Iranians would set up a network and each put 100 euros into the pot every month, then after 5 years everyone could become millionaires by founding a company. 500 millionaires. I am confronted with Aryan animals, inferior biology, inferior brain and existence, inferior existence
Samstag, 30. Dezember 2023
هرچی دختر و زن عن ما از بچگی میشناختیم همه کوس تاپاله سنده، بچه هاشون شاشخالی، مریض عقده ای، خود باخته، خودفروش، ننه هاشون کوس مریض، فقط تاپاله سنده تحویل جامعه دادن، یکی میگه آقا مجتبی گفت اون یکی میگه سباستیان گوز گفت، اتریش گفت، شهردار گفت، ، یکی میگه آمریکایی گفت. گفتن که ما حق داریم. کوس ننه جنده های شاشخالی آریایی
Freitag, 29. Dezember 2023
GOOD NIGHT
Before I go to sleep I write briefly about Willi (I suffer from schitzopherenia and hear ghost stories). Willi was a concentration camp guard. One morning he got 5 prisoners and kindly asked them to build a new wall for officers. This wall was intended to display Adolf's painting prints, to show the talent and specialness of the eader. When the prisoners were finished, Willi asked the workers to come to his office one by one, he strangled and killed all five and immediately afterwards went to the wall and hung a sign on the wall: I built a wall for you in all honor my leader, mine special work and talent for you
Abonnieren
Posts (Atom)