Mittwoch, 1. Januar 2025
فرق من و تو: آقا دیشب هرکی دیگه به جای ما بود اتاق رو که چه بگم خانه رو میرید بهش ترک میکرد میرفت بیرون دیگه بر نمیگشت، جریان ما اینه: دارم واست جریان تعریف میکنم، این چه کاریه؟ بنده:، تخمم درد گرفته. وایسا من برم بعد، داستان رو گوش کن! بنده: نمیشه گیر کرده تو لوله درد داره..! عشقم سر همین دردت من میرینم به این دنیا! بنده: بزار این بیاد بیرون بینیم دختر میشد یا پسر! من برم، برمیگردم! بنده: دختر میشد اسمش رو چی میزاشتیم؟ جواب: نیاسان اون یکی هم نیاکان قربونت برم
خلاصه از زمانی که تیردوقلو قدیم با آدماهای قدیمش از بین رفت این دنیا دیگه به درد نمیخوره. یک جناب سروان داشتیم هر وقط شفتالو میخورد حسته شفتالو رو پرت نمیکرد تو خاکروبه، بلکه با احترام میرفت خاکش میکرد یک درخت دیگه ازش بزنه بیرون، ما هم هی میخندیدیم و داد میزدیم: جناب سروان رو عشق، چاکریم، مرگ بر نامرداش!، اونم داد میزد خفه، بچه درویش لات پپه!
Abonnieren
Posts (Atom)