Barbad farahani
Mittwoch, 14. September 2022
من کیرم تو کوس ننه آریایی ایرانی، شاشیدم به کوس آریایی ایرانی مادر جنده ها
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen
Neuerer Post
Älterer Post
Startseite
Abonnieren
Kommentare zum Post (Atom)
نگاه آه رو ما بعد از ۱۲ سال دیدیم، بلاخره. از کنار ما دخترک رومانی رد شد و با یک نگاه گفت آه، گفتم خیلی خوب، وایسا برم خونه برمیگردم. بعد از برگشتن به اتقاش رفتم، گفتم بالا تر از این ارزش داری و گردنبند طلایی به گردنش آویختم. آه نرفت، لبخندش تلخ تر از آه چشمش بود، انگشتر طلا هم با سنگ مرغوب هم دردی دوا نکرد. خوشم اومد، پرسید لباس هام رو در بیارم الان؟ ساعت دوم گرون نمیشه واست؟ گفتم این قوطی رو بگیر جلو لبات و کمی بخوار دهنت را درونش زمزمه کن و رفتم! آه من نیست، ولی آه دخترک بیست ساله رومانی درگیری زیاد دارد، بی رحم تر است
In the 70s at the age of 24, my uncle DAVOOD bought a house with two floors and a yard in southern Tehran, through bookselling and antiques trading, his knowledge was unlimited, it started: he smokes opium, he smokes heroin, he is addicted , he is a bad person. Ultimately it was all because of this: no one in the family had a son like Davood. nobody is from our tribe. all were poor until the age of 50 or until today
Son of the bitch in Iran, has become an organizer too with the Iranian government, instead of reducing this fascist country to powder after 25 years of holocaust secret camera system, Iran blackmails Austria to continue the action. That is also the reason why I am alive, Dirty fucking luck in a dirty fucking miserable situation
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen