Dienstag, 14. März 2023

in fact we have a genetically and biologically damaged existence, brain invalid psychoparhism that imagines life like this: we have to find material for cyberterror and install secret cameras in business premises, offices, private rooms and in private spheres. jews armenians with vmat2 from the middle east and iran are in demand

this is once a mourning action in kashmir، and once in tehran and we have become cucumber salad, so simple: cucumber heads

کشمیری حالا این هر گوهی بود ارتشبد بود گرجی بود فاشیست بود یا هرچی دیگه یه نیمچه علاقه ای به ما داشت، تو بیناموس اینم نیستی، تف... ملی گرائیی ن. ن. ن. ه

شرط بندی

آقا رفتم 4 تا حلبی با یه کوزه خریدم گذاشتم خونه و گفتم خدایا شکرت نموندیم ایران سرهنگ فلان بهمان کشمیری بشیم، والا باز زمان شاه سپهبد منوچهری یک عاطفه ای به من و میهن داشت، این کشمیری دیگه با فائزه رفسنجای و پسر حاجی خیلی یال تشریف دارند. همینطوریش از کون ما 23 تن طلا کشیده شده بیرون، میموندیم ایران این مسیح علینژاد رو مینداختن گردن ما 40 تن طلا درمیوردن. حالا ما مونده بودیم واسه کی باید آزاده رو میکشتیم که شرط بندی تکمیل بشه، یا آزاده مارو میکشت جیب کی پر بشه! هنوز که داریم بعد از پنج سال فشنگ های اسلحه باباش و خودش رو خالی میکنیم

شرط بندی قدیمی
 

حسن خنگه

آقا ما بریم، دیشب هم یک فیلم از سینمای ایران دیدیم باز خندیدیم، جون تو. تو او مملکت صاحب مرده ریده شده به علم فرستنده و گیرنده! ربابه به شوهرش میگه: عزیزم حسن سردمه. حسن هم میره پتو میاره میندازه رو ربابه و وایمیسه وسط اتاق، حالا صحنه رو تماشا میکنی: میبینی پنجره بازه و ربابه کج و کوله نگاه میکنه. خلاصه فرستنده میگه بیا بیگی منو، ولی خوب سینمای ایران میگه حسن یک ایرانی خنگه پنجره رو نمیره ببنده، میره پتو میاره. حالا جریان یازده تن طلا و اشرف و دختر روسه بماند، واسه ما پارازیت میفرسته فکر کرده ما هم مثل حسن خنگیم

the problem some fathers have:this uterus does not let in bastard sperm and defective inferior sperm. that's why he says: veronika's children are my children, otherwise i don't have any. bastards, killers without empathy, with their mother

25 years of endurance for exploitation, finance and prosperity is genetic inheritance, damaged biology and irreparable. that happened in a welfare state, democracy and constitutional state, "free market economy" where potential has unlimited possibility for idea implementation and capital. this system here is 0815 inferior and monkey idea economy

Montag, 13. März 2023

آقا ما بریم یک فیلم ببینیم از سینمای ایران بعد بریم بخوابیم، ولی خودمونیم این خارکوسده اگر یکبار حاضر میشد در زندگی حرف گوش کنه و بگه هلو وضعیت ما و مملکت اینطوری نمیشد، جاکش...

i dealt with this topic for a week in 2008 regarding iran and daily murders, today 70 people die in a day and 80 million look at their testicles or vagina: do we get a fuck today? that's how irrelevant the killing in iran has become

me my family my sister and mother have not known any iranian girl or woman for two decades, no contact or friendship: everyone thinks of murder humiliation and torture. today it's a common occurrence in daily conversations in chatrooms and outside chatrooms: we have certain citizens for fun and amusement

Within 30 years, culture can irreparably damage genes, or cultivate racial hatred and racial murder

with 1.5 million murdered children, azadeh thought these women were racially humane? of course she knew that, she was the preparation

the last 30 years it has been the case that everyone has adhered to torture money and not to human rights and human values. lie down and die in armageddon....

حاجی بگو هلو...

when the austrian republic talks about the three of us, then it's talking about the left-handed luri elami ethnic group, and we're not the last remaining family, but hundreds of thousands. republic of austria talks about a tribe and prepares iranian for mass murder

آقا مصیبت تاریخی (جازمن) با یک تیر همیشه به 10 تا هدف میزد، والا، به عن، گوه، سنده، پشگل، پهن. همه هم از دم میخوان قدرت رو بگیرن دستشون واسه سنده بازی و پهن بازی... مادر قحبه ها


Sonntag, 12. März 2023

آقا ما بریم، عجب گیری داریم، میمون خارکوسده شده شیر واسه ما

until 2019 i never said this sentence: we humans have to fight against advanced modern monkey animals. Eduard Klablena said it in Austria in 1925...

I also managed thousands of rooms as an admin from 2002 with 200 official users and 5000 unofficial users every day

that would never work and happen in iran, only vienna makes it possible with international aryan fascism networks:if you don't feel like you're human despite your studies, work and wages, then we'll make it possible for you to feel superior, with state power. we humiliate and crush vmat2 for you. they open a shop at the age of 26 to humiliate you

آقا ما بریم آماده شویم برای خواب، حاجی دیشب رفتیم مهمونی یک جاهایی، از منظومه شمسی رد شدم رفتم از یک دریچه تو، یهو دیدم اینجا چرا مثل حیاط خاله شمسی خودمونه.. خلاصه روح حاجی شیخ شاد، گفت بوری جان خوش آمدی، بشین کارت دارم تا بهت بگم گیتی و وجی و افسر افسانه جریانشون چیه. ولی روی این عکس خودتون یک شعر از وطواط بگذارید..

In addition: I was politically active from 2002 as an admin with thousands of rooms with daily discussions and promoted armed struggle, without sword against ajnabis and kafir no imam potential and freedom. freedom insofar as emam ali time: there were no political prisoners, no persecution of minorities. today the european ayatlah race kafir and dictatorship alongside austro fascism says: there is no evidence from either state and you must be arrested and imprisoned

آزمایشگاه سیار

آقا اومدم بگم به ژن و دی. ان. ای ما چیکار دارید، یاد یک داستان کوتاه افتادم:
حدود ۱۹ سالم بود هر جمعه میرفتم دیسگو رگی، میدونی چرا؟ ایرانی اونجا پیداش نمیشد، منظور همین هندی مندی ها و کولی های فراوون شهر وین است. خلاصه داشتم قر و ور میدادم دیدم یک خانومی تقریبن 40 تا 45 ساله رفته تو نخ ما، خداییش خوشگل هم بود ما هم با یه چشم و ابرو بالا انداختن علامت دادیم برو دم در بیشرف. خلاصه مدتی گذشت و ما صبح از خواب بلند شدیم دیدم یکی داره انگشت کوچیم رو میک میزنه، تعجب کردم، یه نگاه بهش کردم دیدم: اه، رفت سراغ انگشت وسطی، همینطوری تا ته هی میکنه تو دهنش و مثل قاتل های سه روز گرسنه به ما نگاه میکنه. سوال کردم: نکنه صورتم و زیر چشام و گوشه چشام هم میخوای بشوری با زبونت؟ خندید و گفت:، من یکبار با یک مرد آفریقایی آشنا شدم و هر زمان او به من دست میزد مو های بدنم سیخ میشد و احساس عجیب غریبی داشتم، خیلی احساس جدید و ناشناس، گرم و ولی بازهم آشنا، بعد از او و بعد از این چندین سال تو دومین کسی هستی که این احساس دوباره به من دست داد... گفتم چه شاعرانه، راستش من الان موهای بدنم سیخ شد، هیچ وقت دیگه این احساس رو به من نده نازنین من باید بروم، تو قاتلی مادر جنده..... مگه نه آزاده؟ شما لابور مابور و تست خون لازم ندارید، تمام اندام و زبون و دماغ بدنه بیولوژیکی شما ها آزمایشگاه سیاره...

this is 7000 years elami SEMIT culture, former european continent inhabitants, evolutionary monkey says what?

after 40 years of mass murder and dictatorship, vienna and the austrians see themselves free to kill iranian ethnic groups with the police and secret services and judges, doctors and academic associations. this is the result of 40 years of ayatullah regime: 1918 repeat in iran and 1932 abroad. this time public and outrageous in europe and america and iran

we see nothing but crazy people with hallucinations was the task of nazi researchers, ethnologists on expeditions, statistics leaders for mass murder and for vision1000 year empire. the opinion was: only empty shells are worth existing, vmat human is sick

ببین چپ پفیوز مادرقحبه، تریاک دادن دست مردم هم کار هر کسی نیست، برو سگ برینه تو روح مارکس و جد و آبادش

حاجی، محمد رضا پهلوی هم چایی زعفرونی بود ها.... بماند

سیگار صنعتی

آقا فرق بین آفرینش و کوس مادر جنده میدونی چیه!؟ راه‌حل. والا، دندونی که درد میکنه ما با چایی زعفرون حل میکنیم، کوس مادر جنده میره میکشه دندون رو بیرون. امروز دیگه بالا اوردم از دست شیطنت، یعنی خواری از این آدمها گائیدم که تا آخره زمونه گوه زیادی بخورند....  ما بیست دقیقه قبل از اینکه از خونه بریم بیرون میشینیم 20 تا سیگار دست ساز میپیچونیم، به عشق اینکه به تمام روز برسه و بیرون تف و اخ زبون کشیدن راه نندازیم، بعد میبینیم میان سوال میکنند با صورت بدبخت بیچاره ها: آقا سیگار داری، آقا سیگار داری، آقا سیگار داری؟ ما هم بلاخره امروز و دیروز رفتیم دو پاکت سیکار صنعتی خریدیم گذاشتیم کیفمون گفتیم بفرما مادر جنده تخم حروم، بی پدر مادر از این بکش از اون بهت نمیدم بیشرف، بی ناموس، از سیگار اربابت بکش از دست ساز من نکش، مادر قحبه.